آثار نماز2
 

 

 

اثر تربيتي نماز

 

 

 

 

اصل دومي كه قرآن بعداز ايمان به غيب شمرده است بپا داشتن نماز ((‌ويقيمون الصوه )) است و مي توان گفت اصل اول يعني ايمان به غيب به نظام فكري و اعتقادي يك فرد مسلمان مربوط است و اصل دوم با خود سازي و اصل سوم يعني اصل اتفاق با جامعه سازي ارتباط دارد.

 

جهان ، محراب وسيعي است كه همه كائنات در آن به تسبيح و عبادت و سجود در برابر خدا مشغولند . ما نيز به عنوان يك انسان و بنده خداوند با خواندن نماز خداوند را عبادت مي كنيم . نماز مراسم مخصوصي براي پرستش خدا و راز و نياز با اوست. بايد همانطور كه لباس و تن خود را مي شوييم و پاكيزه مي كنيم ، دل و جان را هم شست و شو دهيم و پاكيزه كنيم و خود را به خدا ، سرچشمه پاكي و كمال نزديك سازيم . لحظاتي را به ياد او ، به نيايش او و راز و نياز با او بگذرانيم و روح آلوده را در چشمه صاف و زلال الهي شست و شو دهيم . اين است نمازي كه هر مسلمان پنج بارمي خواند.

 

 

 

 

معني لغوي صلاه:

 

 

 

در قران به معناي ((توجه)) و ((انعطاف)) تعبير كرده است.

 

جمعي از مفسران مانند مرحوم طبرسي در مجمع البيان وآلوسي در روح البيان ، آن را به معني دعا تفسيركرده اند كه مفهوم اصلي آن در لغت همين است .

 

 

چرا نماز بخوانيم؟

 

گرچه نماز در منظر بسياري از عاملين و ناظرين ،تصويري جز يك عمل تعبدي و مورد هدف زهادو رهبانها ندارد كه صرفاََ براي نمايش خضوع وكرنش در ارتباط با خالق ايفاي نقش مي كند ، امابررسي آداب ، شرايط ، مضامين و هويت اين عبادت بزرگ ، ضمن تاييد آن به عنوان يك امر

 

تعبدي ، آن راعاملي مهم براي اصلاح نفس انسانهاوكنترل نظامات عمومي جامعه معرفي مي كند.

 

اصولاََ هر عبادت و اطاعتي كه انسانها بر حسب تكليف به جاي مي آورند ، با نظر به استغناء ذات اقدس باريتعالي نمي تواندكمترين سود و خيري را متوجه ذات ربوبيت گرداند.

 

پس او بهره اي نمي برد ، او كه نيازي ندارد، او كه عظمت مطلق است و همه عالم در برابر او تكويناََ سر تعظيم دارند، چراگونه هايي از خضوع و كرنش را به عنوان واجب بر انسان، تشريح نموده است؟ او كه مي تواند از منبع خزائن بي پايان و كاستي ناپذير خود همه را روزي دهد و انعام مضاعف بخشد چرا انسان علاقمند به دنيا و وابسته را مامور به واگذاري بخشي از مال محدود خود مي كند، اواز اين الزامات چه هدفي را دنبال مي كند؟

 

شكر منعم و اطاعت از ولي نعمت امري اخلاقي ، عاطفي و انساني است و خداوند هيچ نيازي ندارد،نماز دشوار است مگر براي كساني كه درك صحيح از مقام ربوبي داشته باشند و بزرگي و بي نيازي خالق را باور كنند وبدانند كه صبر و صلاه يك نيروي كمكي براي پيشبرد امور و نيل به مقاصد وتعالي خود آنهاست نه كمكي به ربوبيت رب

 

 

(( سبحانه و تعالي عما يقولون علوا كبيراََ))

 

از پيامبر (ص) نقل شده كه در گفتگويي كوتاه با ياران خود چنين فرمود : ((فرض كنيد در برابر خانه يكي از شما نهري روان باشد و هر روز در آن پنج بار شست و شو كند . آيا به تن او هيچ آلودگي مي ماند ؟ ياران پيامبر (ص) - نه ، اين شست و شو به تن هيچ آلودگي نمي گذارد .))پيامبر اكرم (ص) فرمودند: نمازهاي پنج گانه هم همين اثر را دارد. با پنج بار نماز در روز ، خداوند ، لغزش ها را از آدمي مي زدايد و او را پاكيزه مي كند . نماز سرود عشق و آهنگ آسماني است ، نماز سرود فضيلت و پاكي است و نماز سرود توحيد و يكتا پرستي است كه روح و جان مارا از شرك وآلودگي شست و شو مي دهد . نماز ريسماني است كه ما را به خداوند جهان متصل مي كند . از آنجايي كه خداوند سرشت انسان را خداپرست آفريده و خداشناسي و خدا گرايي فطري است ، لذا بشر در طول تاريخ

 

دنبال پرستش و عبادت معبودي بوده كه مظهر و نمود عيني آن عبادت در اديان الهي در نماز تجلي يافته است . اما اگر بيشتر در باره اين موضوع بخواهيم كنكاش كنيم ، در مي يابيم كه مساله نيايش به ويژه نماز مخصوص اديان الهي نبوده بلكه در غير اديان اسلامي و غير الهي هم مطرح بوده كه به طورمختصربه شرح آن مي پردازم .

 

 

 

 

نماز در اديان ديگر :

 

 

 

زرتشتيان نمازشان بسيار شبيه نماز مسلمانان بوده و همان طور درپنج وقت بايد نماز و دعاهاي مخصوص را بخوانند و نيز مقدماتي براي انجام مراسم عبادي دارند كه بي شباهت به مقدمات نماز دراسلام نمي باشد.

 

در كتاب ((ديانت زرتشتي ))آورده است ،زرتشتيان هر 24 ساعت را به پنج دوره تقسيم مي نمايند و آداب مذهبي تابه اين پنج گاه است .زرتشتيان جهت نيايش به سوي منبع نور(‌آفتاب ، ماه وچراغ)مي باشدواكثر اََ با خم شدن و سجده بر روي زمين و نشان دادن عبوديت وبندگي خود به اورمزد، دعاي خود راپايان مي دهند.

 

 

نماز در شريعت موسي : در اين باب ابتدا از قران به عنوان متقن ترين منبعي كه خبر از گذشتگان داده است شواهدي را در باره نماز در شريعت حضرت موسي (ع) خواهيم كرد و در پايان هم به مطالبي از كتاب تورات ( عهد عتيق ) و نويسندگان و مورخان صاحبنظر استشهاد مي كنيم . وقتي حضرت موسي( ع)در راه رسالت الهي با همسرش از وطن هجرت نمود و سر به بيابان گذاشت و در تاريكي و ظلمت شب ،به طوفان و باران برخورد كرد و به خاطر سختيها و مشكلات فراوان دستخوش اضطراب وناراحتي گشت . پروردگار مهربان براي آرامش او به او وحي نمود كه :

 

((انني انا الله لا اله الا انا فاعبدوني و اقم الصلوه لذكري )) ((همانا من الله هستم و معبودي جز من نيست، پس مرا عبادت كن و نماز را براي ياد من بپا دار .))

 

 

 

 

پس از بيان عبادت خداي يكتا به حضرت موسي مسئله نماز

 

 

 

را ياد آورشده است .در آيه ديگر به موسي و برادرش هارون دستور داده شد كه :

 

(( شما و پيروانتان در مصر منزل گيريد و خانه هايتان را قبله و معبد قرار دهيد و نماز به پاي داريد.))

 

در اين آيه هم ، خطاب به موسي و هارون به پا داشتن نماز مطرح گرديده است. يهوديان در شبانه روز سه مرتبه نماز مي خوانند كه آنها را نماز صبح گاه و نماز نيمروز و نماز شامگاه مي گويند و وقت نماز صبح قبل از طلوع آفتاب (‌طلوع فجر ) است تا تقريباََ هشت يانه صبح و وقت نماز نيمروزخواندن نماز و دعابايد باخلوص نيت و به گونه اي احترام آميز باشد. كسي كه دعا مي خواند بايد قلب خود را متوجه خداي آسمان سازد. به فرزندان و تابعين به عنوان توصيه و سفارش گفته شده است:

 

(( هر بامداد زودتر برخيزيد و به كنيسه برويد ، شب نيز تا ديرگاه در آن جابمانيد تا آن كه طول عمر شما طولاني شود.))

 

مسيحيان در كنيسه هايشان كتاب مخصوص براي نماز دارند. مسيحيان در يكشنبه نماز خاص دارند. دكتر احمد شبلي در كتاب مقارنه الاديان خود مي گويد: (مهم ترين عبادات نزد مسيحيان روزه و نماز است ،ولي محدوده آن ها متفق عليه نيست . بسياري از مسيحيان معتقدندكه انتظامات وقانون درروزه ونماز توجيه اختياري است نه اجباري .

 

 

 

 

نماز در مكتب اسلام :

 

 

 

در مكتب ارزشمند اسلام ، نماز سمبل عبادتهاست. مثال نماز در دين مثال ستون خيمه است .هر بنا و ساختماني بر پايه ها و ستون هاي خود استوار است ، نماز هم به منزله ستون دين وپايه دين است. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند:

 

((نماز به مانند ستون خيمه است كه هرگاه آن ستون پا برجا وثابت باشد، طناب هاو ميخ ها و پرده خيمه نيز پا برجا و استوار خواهد بود و هرگاه آن ستون شكست ، ديگر نه ميخ و نه طناب و نه پرده خيمه هيچ كدام فايده اي ندارد.))

 

يعني قوام و پايداري بناي رفيع اسلام بسته به نماز است واگر نماز را از اسلام بگيريم چيزي در آن باقي نمي ماند. همچنين در اسلام چيزي بعد ازشناخت خدا بالاتر و مهم تر از نماز نيست . چنانكه از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمودند:

 

((لا اعراب شيئاََ بعد المعرفه با الله افضل من الصلاه ))

 

((‌چيزي را بعد از شناخت خدابرتر از نماز نمي شناسم .))

 

رسول اكرم (ص) مي فرمايند :

 

(( اولين چيزي كه بر بندگان واجب گرديده ، نماز است و آخرين چيزي است كه در هنگام مرگ باقي مي ماند .اولين چيزي كه از بنده حسابرسي مي شود پس اگرمورد قبول واقع شود، بعدازآن كارها به اوآسان گرفته مي شود واگر مورد قبول واقع نشود كارها بعد از آن بر او سخت خواهد بود.))

 

آنقدر نماز در اسلام ارزشمند است كه علي(ع) جنگ وجهاد در ميدانهاي نبرد بادشمن را براي احياءاين فرضيه معرفي مي كند ،هنگامي كه علي (ع) درجنگ صفين سرگرم بودند،

 

ضمناََدر صف كارزار مراقب وضع خورشيد بودند.

 

در مورد نماز پيامبر اكرم (ص)گفته شده است :

 

(( رسول اكرم (ص) وقتي به نماز مي ايستادند رنگ صورتشان به رنگ خاكستري در مي آمد و به خاطر ترس از خدا وند، سينه يا دلشان ، صداي مختصري مانند صداي سينه شخص ترسناك داشت.))

 

فاطمه زهرا(س) هنگام نماز از ترس نفس نفس مي زد و امام حسن (ع) هرگاه از وضو فارغ مي شدند رنگشان تغيير مي كرد ووقتي در اين مورد از ايشان سئوال كردند ، فرمودند :

 

((كسي كه مي خواهد بر صاحب عرش وارد شود و به خدمت او برسد ،سزاوار است كه رنگ چهره اش دگرگون شود.))

 

از امام رضا (ع) نقل شده است كه در يك لباس ، هزار وهر شب هزار ركعت ،يعني در مجموع يك ميليون ركعت نماز

 

خوانده است . آنگاه آن پيراهن را به عنوان بهترين و مقدس ترين هديه به دغبل شاعر سلحشور علوي اهدا نموده است .

 

 

 

 

اقامه نماز چيست ؟

 

 

 

بپا داشتن نماز آنست كه حق نماز ادا شود ، يعني نماز بصورت يك پيكر بي روح انجام نگردد، بلكه نمازي باشد كه واقعاََ بنده را متوجه خالق و آفريننده خويش سازد. ياد خدا بودن مساوي است با فراموش كردن غير خدا، اگر انسان ولو مدت كوتاهي با خدادر راز و نياز باشد و از او استمداد جويد؛ واو را ثنا گويد ؛ او را به الله بودن ، رب بودن ، رحمان بودن ، رحيم بودن ،احد بودن ،صمد بودن ، (‌( لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفواََ احد)‌بودن ،‌توصيف كند ، عاليترين تاثيرها در نفس او گذاشته مي شود ، و روح انسان آنچنان ساخته مي شود كه مذهب اسلام مي خواهد .

 

 

آثار تربيتي نماز :

 

از جمله عوامل تربيت ديني ، عبادت است . نماز بزرگترين

 

عامل تربيت انسان است . اصلاََ خدا نماز را براي چه واجب كرده است ؟ براي اينكه نماز ما را مي سازد.

 

اثر تربيتي ديگرنماز ، نظافت است .

 

اسلام به عبادت شكل داده است و به شكل هم نهايت اهميت را داده و در آن شكل نيز يك سلسله برنامه هاي تربيتي را در لباس عبادت واردكرده است . مثلاََ از نظر اينكه قلب انسان مي خواهد متوجه خدا باشد اين چه اثري دارد كه بدن انسان پاك باشد يا نباشد؟ ما كه با بدن نمي خواهيم پيش خدا برويم ، دلمان بايد پاك باشد . ولي اسلام وقتي كه عبادت را تشريع مي كند ،‌چون مي خواهد مخصوصاََ عبادت هم يك اثر خاصي از نظر تربيتي داشته باشد، چيزي را كه به عبادت ربط زيادي ندارد ولي در تعليم و تربيت موثر است ، در لباس عبادت - اعم از واجب و مستحب - پياده مي كند و در ضمن آن مي گنجاند ، مثل مسئله غسل،مساله وضو، دائم الوضو بودن، دائم اطهاره بودن

 

كه يكي از سنت هاي اسلامي است و غسلهاي مستحبي به عناوين مختلف . به هر حال اسلام مي گويد به نماز كه مي ايستيد بدن و جامه تان پاك باشد . اين خود يك برنامه نظافت است در ضمن عبادت.

 

اثر ديگرنماز رعايت حقوق است . باز از نظر روح عبادت واقعاََ فرق نمي كند كه ما روي يك فرش غصبي نشسته باشيم و يا روي يك فرش مباح . اينها قرار دادهاي اجتماعي است كه اين فرش مال شما باشد و آن فرش مال من ، من در مال شما تصرف نكنم و شما در مال من تصرف نكنيد. اينها يك دستوراتي است كه براي زندگي اجتماعي مفيداست والا يك واقعيت و حقيقتي است كه مثلاََ اگر اين فرش مال من باشد يك كيفيت واقعي داشته باشد و اگر مال شما باشد يك كيفيت ديگر داشته باشد.اسلام مي گويد جايي كه درآن نماز مي خواني،آبيكه باآن وضو ميگيري،حتي آن محلي كه در آن آب وضوي توريخته مي شود،لباسي كه باآن نماز مي خواني ،

 

تمام آنچه كه با اين عمل تو ارتباط دارد بايد مباح باشد ، يعني نبايد حرام باشد ، اگر يك نخ غصبي هم در لباس تو باشداين عبادت پذيرفته نيست .

 

اثر بعدي انضباط ووقت شناسي است. باز به ما مي گويد عبادت يك وقت مشخص و معيني دارد و دقيقه اش هم حساب مي شودو اين مساله بسيار مورد توجه واقع شده است .

 

اثر ديگر وحدت جهت مي باشد. آن اينكه اسلام مي گويد هنگام نماز همه رو به يك نقطه بايستند ، با اينكه خود اسلام تصريح مي كند كه از نظر واقعيت عبادت رو به هر طرف بايستد فرقي نمي كند.يعني آنطور نيست كه اگر رو به كعبه نايستيم با خدا مواجه نمي شويم . ولي در عين حال اسلام به خاطر يك مصلحت تربيتي اجتماعي كه با روح عبادت ارتباط ندارد يعني روح عبادت متوقف به آن نيست چنين استفاده تربيتي در اينجا مي كند،مي گويد بجاي اينكه نمازي

 

كه مي خواني ، به هر طرف مي خواهي باشد ، همه مردم روبه يك نقطه معين بايستندتا افراد بفهمند كه بايد يك جهت باشند ، يعني اين درسي است براي وحدت و اتحادويك جهت داشتن و رو به يك سو بودن .

 

 

 

 

اثرات ديگر نماز :

 

 

 

- تعظيم خدا و تحقير غير خدا

 

- صلح و مسالمت طلبي

 

- زدودن گناهان و بسياري از موارد ديگر

 

مهمترين چيزي كه بايدبه آن توجه نمود مسئله نماز و خانواده مي باشد. هيچ مي دانيم كه ما مسئول نماز خواندن خاندان خودمان ، يعني زن و فرزند خودمان هستيم ؟ هر فردي از ما نيز مسئول نماز خودش است و هم مسئول نماز اهلش .

 

خطاب به پيامبر اكرم ( ص) است:

 

(( و امر اهلك بالصلواه و اصطبر عليها))

 

(( اي پيامبر؛ خاندان خودت رابه نماز امركن وخودت هم بر نماز صابر))

 

 

 

 

راههاي آشنايي كودكان با نماز

 

 

 

 

بچه ها را چه بايد كرد؟

 

بچه هارا از كوچكي بايد به نماز تمرين داد، دستور به ما رسيده كه به بچه از هفت سالگي نماز تمريني يادبدهيد. البته بچه هفت ساله نمي تواند نماز صحيح بخواند ولي صورت نماز را مي تواند بخواند ، از هفت سالگي مي تواند به نماز عادت كند، چه پسر و چه دختر . يعني همان اولي كه بچه به دبستان مي رود ، بايد نماز را در دبستان به او ياد بدهند در خانواده هم بايد به او ياد بدهند ولي اين را توجه داشته باشند كه ياد دادن و وادار كردن با زور نتيجه اي ندارد، كوشش كنيد كه بچه تان از اول به نماز خواندن رغبت داشته باشد و به اين كار تشويق بشود. بهر شكلي كه مي توانيد موجبات تشويق بچه تان را فراهم بكنيد كه با ذوق و شوق نماز بخواند ، زياد به او بارك الله بگوييد ، جايزه بدهيد، اظهار محبت كنيد كه بفهمد وقتي نماز مي خواند ، بر محبت شما نسبت به اوافزوده مي شود.

 

 

كودك و مسجد :

 

موضوع مهم ديگر اينكه بچه را بايد در محيط مشوق نماز خواندن برد. اگر بچه به مسجد نرود ، اگر در جمع نباشد، نماز خواندن جمع را نبيند ، به اينكار تشويق نمي شود، چون اصلاََ حضور در جمع مشوق انسان است، آدم بزرگ هم وقتي خودش را در جمع اهل عبادت مي بيند ، روح عبادت بيشتري پيدامي كند، بچه كه بيشتر تحت تاثير است. بايد ما با بچه هاي خودمان برنامه مسجد رفتن را داشته باشيم تا بچه ها با مساجد و معابدآشنا بشوند. پس اين موضوع را نبايد فراموش كنيم كه وظيفه داريم نماز بخوانيم و وظيفه داريم كه خاندان خودمان را هم نماز خوان بكنيم بشكلي كه به نماز راغب و تشويق بشوند. فوائد وخاصيت نماز خواندن را براي بچه ها بگوئيم ، در حدودي كه مي توانيم فلسفه نماز خواندن را براي بچه ها بگوئيم . اولا براي خودتان در خانه يك مصلايي انتخاب كنيد ( مستحب است) يعني در خانه يك نقطه اي را انتخاب بكنيد كه جاي نمازتان باشد.يك محراب براي خودتان درست كنيد.

 

اگر مي توانيد يك اتاق را بعنوان مصلي همانطوريكه پيغمبر اكرم (ص) يك مصلي داشت. يك جانماز پاك هم داشته باشيد ، مسواك داشته باشيد ، تسبيحي براي ذكر گفتن داشته باشيد.( گفتارهاي معنوي ) ص 66

 


سایت پاتوق شهر 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: نماز و آثار آن ، ،

تاريخ : شنبه 9 مهر 1390 | 13:40 | نویسنده : محمد رمضانی پور |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.